ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
انتهای دوست داشتن تنهاییست"
لبهای شیرینت امروز برایم چه تلخ شد
چه بود گفتی نازنینم
توعشق باشکوهم را چه بیرحمانه شلاق زدی
تسلیم تسلیم
تنها با روحی خرد
جسمی خسته و کاسته
دردی فزون یافته
همواره اندوهی به وسعت هزاران چشم
عمری شنیدن از زبانهای زهرالود
اماج چشمهایی که شستن نمی دانند
تنها برای با تو بودن
امروز گفتی نهایت عشقم چیست تنهایی
از همین حالا تنهایی به قلبم می تازد
امپراتور جغرافیای قلبم بودی
اما
همواره دوستت دارم وطن فروش
شاید حق باتوست
انتهای دوست داشتن را میگویم