ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
وقتی که نشد بو بکشم عطر تنت را
طوفان شده ام تا بکنم پیرهنت را
تو نیمه ی من بودی و افسوس نمی شد
یک لحظه به اغوش بگیرم بدنت را
دیوانگیم آینه ای بود که می خواست
احساس کند گرمی و هرم دهنت را
شاعر شدنم باعث این شد بنویسم
تاریخچه ی زخم به زخم کهنت را
کو قاصدک با خبر از حوصله تو
که این بار بیارد خبر امدنت را
ای کاش خدا واسطه می شد که بیایی
ای مرحم دل ؛هستی من؛ ببار شور وشرت را