ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
گفتمش گل ...رخش دمید که من
گفتمش غنچه... .. لب گزید که من
گفتمش کیست بنده قد تو
سرو از باغ سر کشید که من
گفتمش کیست بهتر از خورشید
پرده از روی خود کشید که من
گفتمش کیست بی خود از غم تو
گل به تن پیرهن درید که من
غم اومده خونه ی من انگشت رو بر در می زنه .
مهمون نا خونده ی من هر شب به من سر می زنه