ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
«عشق»
عشق فلسفه روح غنی
عشق عادت قلبای سخی
عشق آیینه آب روان
عشق آتشکده قلب جوان
عشق پرواز دو پرنده
عشق همراز سوزنده
عشق همنفس دا
عشق سازد و همدل
عشق ساقی هستی
عشق یاغی مستی
عشق بازار حراج
عشق حرکت امواج
عشق حضور همراه
عشق همسفر راه
عشق رمیدن دلها
عشق شکفتن گلها
عشق شکستن ضابطه ها
عشق پیوستن عاطفه ها
عشق یک روح در دو تن
عشق ما هستیم نه من
عشق لذت بخشش
عشق بانوی سرکش
عشق ما من عاشق
عشق راز خلایق
عشق عروج عاشق
عشق مهد شقایق
عشق حجت دلست
عشق همراه منست
عشق آشیان پرندست
عشق سایبان منست
در گیر ودار حادثه تنها نمی شود
دیریست بغض سرد زمین وا نمی شود
اینجا همیشه عادت مردم به مردن است
اینجا شبیه من وتو پیدا نمی شود
یک ذره عشق تا به سر آغاز خود رسند
حتی نصیب مردم اینجا نمی شود
باید به فکر رد شدن از این همیشه بود
باید به فکر حادثه.....اما نمیشود
راهیست تا همیشه ی این درد شط خون
صدها هزار قطره که دریا نمی شود
هر کس رسید تا تب خورشید مرده باد
این شام تلخ یخزده فردا نمی شود
باید قبول کرد همین است سرنوشت
باید قبول کرد همین تا نمی شود
چشاتو وا نکن اینجا ، هیچ چی دیدن نداره
صدای ِ سکوت ِ لحظه ها ، شنیدن نـداره
توی آسمونی که کرکسا پرواز میکنن
دیگه هیچ شاپرکی ، حس ِ پریدن نداره
دستای نجیب ِ باغچه ، خیلی وقته خالیه
از تو گلدون ، گلای کاغذی چیدن نداره
بذا باد بیاد ، تموم ِ دنیا زیر و رو بشه
قلبای آهنی که ، دیگه تپیدن نداره
خیلی وقته ، قصه ی اسب ِ سفید ، کهنه شده
وقتی که آخر ِ جادهها رسیدن نداره
نقض ِ قانون ِ آدمبزرگا جـُرمه ، عزیزم
چشاتو وا نکن ، اینجا هیچ چی دیدن نداره
به نام خدا......
به کجا میروی؟/؟/؟/؟
به کجا میروی!!!!!!!!!! صبر کن !!!!!!!!!!!!!!! صبرکن!!
عشق !! زمین گیر شود .... بعد برو
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو...
ای کبوتر به کجا !!!
به کجا قدر دگر صبر بکن
آسمان پای پرت پیر شود بعد برو
ای عزیزی که به اینجا آمده ای!!!!! تو اگر گریه کنی بغض من میشکند
خنده کن عشق نمک گیر شود بعد برو .....
یک نفر حسرت لبخند تو را .......دارد صبر بکن
گریه به زنجیر شود بعد برو..
اما !!!!! اما!!!!
حال که عزم رفتن داری برو خدا یار و نگهدارت.... هوشمند
سرشت باران
زندگی،یک لبخند،یک احساسدر نگاهی روشن
ازفراسوی افق،تا ته آینه هاستزندگی
باصداقت،باشوقبا تپشهای دو نبض عاشق
همدل و همراه استزندگی برکه ای از شادیهاست
که چنان معنی زیبای شفق،بی همتاستودر این برکه نور ،ماهی قرمز عشق
باسرشت باران ،هم بازی،هم پیماست