-
سروده.... میدانی؟؟؟ نمیدانی ؟
پنجشنبه 22 آذر 1386 12:22
آدرس جدید این سایت http://h-sh-t.33ir.com/ کسی میداند این افسرده در این خانه ویران دنیا چه نالان است ؟؟؟ چه میگوید ؟؟ چه میخواهد؟؟؟ کسی میداند این اوج پریشانی. این شور شیدایی. این ساز غم انگیز ... اما... دلنواز و روح پرور چیست؟؟ کسی میداند این رمز و رموز عشق زیبا چیست؟؟؟ که ما را مبتلا کرده ... که آبم میکند این احتیاج...
-
من مانده ام تنهای تنها......
سهشنبه 20 آذر 1386 17:17
از جداشدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ رو تن زخمی قلبم گریه کردم و نوشتم نازینم یا تو یا مرگ یا تو یا مرگ.... به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدا نگهدار بنویس مهلت موندن یه نفس بود سهم من از همه دنیا یه قفس بود بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
-
سروده..... ببار ای همه هستی
دوشنبه 19 آذر 1386 19:34
وقتی تو از رفتن میگی منو هلاک میکنی قلبمو اتیش میزنی چشممو گریون میکنی این روزا عادت همه رفتن و دل شکستنه دلم گرفته تر از غروب سرد پائیز است تمام وجودم گر گرفته از نبود باران است ببار ... ببار بر رویم ای نهایت هستی ببین چگونه عطشت جانم بلب رسانیده ببین که میمیرم و در آخرین تورا طلب دارم مرا چو بینی خموش نشسته در کنجی...
-
بهانه قشنگ...
جمعه 16 آذر 1386 22:44
من از حرف جدایی ها مرگ آشنایی ها من از میلاد تلخ بی وفایی ها می ترسم می ترسم ......................................................................... اونقدرعاشق میشم عاشق میشم عاشق میشم عاشق میشم عاشق میشم ... اونقدر از تو میگم که میون اسم تو توی آسمون عشق رنگین کمون پیدا بشه اونقدر عاشق میشم که تو سرزمین عشق بعد...
-
نهایت دلتنگی......سروده
جمعه 16 آذر 1386 07:49
دلم گرفته تر از روزهای بارانی است فضای سینه چو پاییز سرد و طوفانی است مبین تو ظاهر آرام دل که چون گرداب ز غم پر است طوفانیست. میدانی؟ مبین تو ظاهر آرام و خندان مراچانا غم عشق .چنان برده زدل تاب.که نمیدانی چنان میبارم از چشمم دمادم اشک خونین چنان آه جگر سوزی کشم هردم من از دل چنان در هجر ودوری غرق غرقم چنان با این غم...
-
چشم به راه
چهارشنبه 14 آذر 1386 21:42
منتظر موندم براهت تا همیشه چشم به راهت مونده بودم پشت شیشه وای اگه فردا بیاد باز تو نیایی میخوام داد بزنم از این جدایی از این جدایی دیگه مردم .. دیگه مردم چقدر تو بی وفایی مگه من با تو بد کردم خدایی هر چی می خوای بگی بگو اما نگو دوست ندارم هر کار میخوای بکن ولی..... بگو نمیری از کنارم تورا خدا مثه غریبه ها دلم رو هی...
-
هزار ساله که ا نگار صدا تو نشنیدم
چهارشنبه 14 آذر 1386 04:51
هزار ساله که ا نگار صدا تو نشنیدم هزار ساله که ا نگار تورو هر گز ندیدم آخه حتی یه صد سال گذشته بیتو بر من نمیدونی که تلخه کنار تو نبودن نمیدونم به دیدار امید تازه ای هست تو آن هستی که بودی اگر روزی دهد دست هنوز عشق تو جاریست به رگهای تن من توئی تنها بهونه برای بودن من پلکهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که...
-
آه ای هستی من ....
دوشنبه 12 آذر 1386 18:25
آه ای هستی من شور مستی من بر چین اشک مرا برچین خود تو میدانی با تو میمانم بی تو میمیرم
-
اینجا هوا پر از غمه
یکشنبه 11 آذر 1386 05:59
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی فدای مهربونیات چه میکنی با سرنوشت دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار...
-
دلتنگی عزیز....
شنبه 10 آذر 1386 20:39
آی زندگی بیزارم ازت آی زندگی میمیرم و عمرمو میگیرم ازت چه اعتراف تلخیه بی تو رسیدن ته خط وقت خلاصی از همس آی دنیا بیزارم ازت آی زندگی سیرم ازت لعنت بر:: د ل ت ن گ ی
-
جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد
پنجشنبه 8 آذر 1386 17:26
بیا که بی تو دل خونه جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد
-
بیا...
چهارشنبه 7 آذر 1386 15:41
آمدی چشم بسته باز شد آمدی آنمرده ازداغ غمت گرفت جانی دوباره وزخواب سنگین فراق وز داغ غمگین عذاب بیدار شد آمدی. عاشقت از آمدنت پرواز کرد از شوق دیدار تو تا اوج هستی ها تا اوج رستنها تاآخرین اعماق عشق پرواز کرد آمدی.زمستان سرد و غمگینم که نافذ بود در روح و تنم بهاری دلفریب و جاودانی شد
-
هرگز از رفتن نگو
چهارشنبه 7 آذر 1386 06:09
هرگز از رفتن نگو نگو نگو نگو
-
من از یادت نمیکاهم
شنبه 3 آذر 1386 05:18
بدان که از هیچ ثانیه ای بدون تو گذر نمیکنم بدان که بی تو من عزیز پا ننهم به روز و شب به هیچ کجا!!!! به هیچ کجا بی تو عزیز سفر نمی کنم !! گذر نمی کنم !! گرم یاداوری یا نه ! من از یادت نمیکاهم تو را من چـشــــم در راهم برای هر ترانه ام تو را بهانه می کنم بیا که در هوای تو بسی جوانه می کنم من این کبوتر آمدم به کوچه سار...
-
تیر
جمعه 2 آذر 1386 13:56
آن تیر که آن کمان چشم تو رها کرد دیدی که چه ها کرد دیدی که سرا سیمه دل از سینه جدا کرد دیدی چه ها کرد با خود دوهزار غصه و درد تازه آورد دیدی که فقط آمد و یک درد دوا کرد دیگه با غم خونه زادم اسم من رفته زیادم من یه جنگلم پر آتیش که اسیر دست بادم دنبال عشقم میگردم با نگاه سرد و خستم می پیچه حرفام تو گوشم مثله ناقوس...
-
ماتمکده
پنجشنبه 1 آذر 1386 19:19
گل ناز م ................ در قلب کوچک و ناتوانم تا ابد جای توست دلدار من این کلبه حزن آور این کاشانه مملو از عشق فقط جای تست تلخیها فراز ها نشیبها بر حرارت و اشتیاق من می افزایند. و این ماتمکده تعلق بتو دارد..... ای بهین باغ و بهارانم تو! گاه می اندیشم، خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید ؟ آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی...
-
خواهم بدانی ای عزیز بهتر از جان ای گلم
چهارشنبه 30 آبان 1386 20:21
خواهم بدانی ای عزیز بهتر از جان ای گلم خواهم بدانی قلب من در یاد تو می کوبد او بر سینه ام در هر تپش نام تو را نجوا کند هردم کند بیدادها .. هر دم زند فریادها گر تو نباشی مرده است خواهم بدانی یاد من غوغا کنان در دوریت خواهم بدانی ذکر من اسم تو را نجوا کند خواهم بدانی دیده ام روی تورا .. موی تو را ..آن چشم و ابروی تو را...
-
سرگشتگی..................
چهارشنبه 30 آبان 1386 19:47
زندگی یعنی " تو " تو یعنی هستی زنگی هم بامن امروزبه ستیز است عزیز زندگی میزندم تشر که او کجاست؟ زندگی قلب من است که در هر تپشش فریاد است میزندم تشر که او کجاست؟ چه خبر داری از او ؟ کجاست؟ تو بگو که او کجاست ؟ فراقش نتوانم نتوانم مردم از درد . مردم از درد خدا را مد دی گریه امانم ندهد هق هق گریه های من قلب زمانه را شکست...
-
اشک نریز....
شنبه 26 آبان 1386 21:02
اشک نریز عزیز من از اون چشمهای نازنین اشک نریز عزیز من که چشم من طاقت دیدن نداره اشک نریز عزیز من که قلب من میشکنه و نابود میشه اشک نریز عزیز من نمیدونی من میمیرم؟ من میمیرم آخه چرا اشک میریزی آخه می خوای که چی بگی؟ من میدونم دلتنگیتو من میشناسم دلتنگیهاتو من میمونم کنار تو ... همراه تو ... چرا آخه اشک میریزی؟ تو...
-
ارث
جمعه 25 آبان 1386 14:11
م . ای گل ناز م تو که از هر چه گله ناز تری ای همه نیازم... .. ارث تو از گل سرخ ...سرخی گونه های تو ست ارث تو از گل یاس ... کبودی چشمهای مست و ناز توست ارث تو از گل ناز .. ناز تو . غمزه دلفریب تو ست.. ارث تو از گل میخک.. حجب تو وحیای توست.. ارث تو از گل سنبل .. عطر تو و وفای تو ست .. ای همه گلهای بهارم باغ گل خرمن گل...
-
بیش از عشق بر تو عاشقم
جمعه 25 آبان 1386 12:15
I Love You More Than Love بیش از عشق بر تو عاشقم when I am with you it is as if آن گاه که با توام I were a flower opening up my petals life چو گلی هستم که گلبرگهای زندگی را شکوفا می کند . when I am with you it is as if آن گاه که با توام I were the waves of the ocean چون امواج اقیانوس هستم crashing strongly against the...
-
بتو گفتم
چهارشنبه 23 آبان 1386 20:27
بتو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز میمیرم از پا می افتم بتو گفتم خودمو میکشم و پر میزنم تو آسمونا بگو گفتم یا نگفتم بتو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات چشمات هم تنهام گذاشتن حالا من موندم و اشک و بغض و آه بگو گفتم یا نگفتم مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره دیگه جون نداره دستام آخر قصه رسیده عطر تو مثل نفس...
-
خوشتر...
دوشنبه 21 آبان 1386 16:58
خوشتر از دوران عشق ایام نیست بامدادعاشقان را شام نیست عشق را آغاز هست انجام نیست
-
من عاشق چشمت شدم
یکشنبه 20 آبان 1386 22:38
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید من عاشق چشمت شدم نه عقل بود ونه دلی چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من...
-
چه غریب
یکشنبه 20 آبان 1386 16:39
توچیستی که من اینگونه بی تو بی تابم شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم نمی برد خوابم چه غریب ماندی ای دل .ای دل . ای دل .
-
برسان تو صبا به نگارم.....
شنبه 19 آبان 1386 19:13
حیرت خواهی کرد، که اگر خود را دوست بداری، دیگران نیز دوستت خواهند داشت. هیچکس کسی را که خود را دوست نمی دارد، را دوست ندارد اگر نمیتوانی به خود عشق بورزی، چه کس دیگری به این کار اهمیت خواهد داد؟ If you love yourself, you will be surprised: other will love you . Nobody loves a person who does not love himself. If you...
-
آلبوم " آسمان "
شنبه 19 آبان 1386 16:27
آلبوم زیبا و جذاب..... راست کلیک کرده save target as را انتخاب فرمائید. آلبوم " آسمان " ( چهارگاه ) " گروه شهنازی " سرپرست گروه : داریوش پیرنیاکان آواز : حمیدرضا نوربخش نی : حسن ناهید سه تار،بربت : بهداد بابایی تار : داریوش پیرنیاکان سنتور : احمد رضا خواه کمانچه : آرش کامور تنبک : سیامک بنایی 01 - Pish Daramad 02 -...
-
i love you
چهارشنبه 16 آبان 1386 15:54
i lo ve you هیچ بارانی قادر نخواهد بود تو را از کوچه اندیشههایم بشوید
-
کاش
چهارشنبه 16 آبان 1386 05:43
کاش میدانستم چیست؟؟ آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست
-
نمیدانم خبر داری؟
سهشنبه 15 آبان 1386 22:38
میدانی ؟ خبرت هست؟ کز صبحگان تا شبانگاه .... وز شبانگاهان تاسحرگاه... چشمم در نزدیکها .دردورها حتی بیکرانها از زمین تا کهکشانها به دنبال تو میگردد تورا میجوید و جای پای پر مهرت بر دلم را با اشک می شوید و با گوشم به نجوا می نشیند از روی چوماهت . وز زلف سیاهت در گوش من داستانها میسراید.... به دنبال تو میگردد؟ تو را...