زیبا ترین وبسایت عشقی . با کاروان شعر و تصاویر..

شعرهای ناب و تصاویر زیبای هوشمند

زیبا ترین وبسایت عشقی . با کاروان شعر و تصاویر..

شعرهای ناب و تصاویر زیبای هوشمند

دوستی اشک ودستمال تغیرات سروده

 

 

خوش خیال 
 

:دستمال کاغذی به اشک گفت

قطره قطره‌ات طلاست

یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟

عاشقم  با من دوست میشوی؟ 

 همصحبتم میشوی؟

دلم تنگ است

بغض مرا تو وامیکنی؟

:اشک گفت دوست !!!!

                                            دوستی اشک و دستمالِ کاغذی

تو چقدر ساده‌ای

ای خوش خیال کاغذی 

                                                      در دوستی ما

تو مچاله می‌شوی

چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی

پس برو و بی‌خیال باش

عاشقی کجاست ؟

تو فقط

!دستمال باش

دستمال کاغذی، دلش شکست

گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست

گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد

 خونِ درد

در تن سفید و نازکش دوید

آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد

مثل تکه‌ای زباله شد

او ولی شبیه دیگران نشد

چرک و زشت مثل این و آن نشد

رفت اگرچه توی سطل آشغال

پاک بود و عاشق و زلال

او

با تمام دستمال‌های کاغذی

فرق داشت

چون که در میان قلب خود

.دانه‌های اشک کاشت