زیبا ترین وبسایت عشقی . با کاروان شعر و تصاویر..

شعرهای ناب و تصاویر زیبای هوشمند

زیبا ترین وبسایت عشقی . با کاروان شعر و تصاویر..

شعرهای ناب و تصاویر زیبای هوشمند

خواهم بدانی ای عزیز بهتر از جان ای گلم

 

خواهم بدانی ای عزیز بهتر از جان ای گلم

خواهم بدانی قلب من در یاد تو می کوبد او بر سینه ام

در هر تپش نام تو را نجوا کند

هردم کند بیدادها ..

هر دم زند فریادها

گر تو نباشی مرده است

خواهم بدانی یاد من غوغا کنان در دوریت

خواهم بدانی ذکر من اسم تو را نجوا کند

خواهم بدانی دیده ام

روی تورا .. موی تو را ..آن چشم و ابروی تو را

آن قد سرو گون تو را

آن دیده زیبا و نیلگون تورا

در هر چه هست و نیستها

می بیند و  هر دم بریزد اشک و آه

خواهم بدانی دست من هر دم بسویت در نیاز

خواهم بدانی اشک من در ساغر و میخانه ها

پیمانه ها پر می کند

 

خواهم بدانی خنده ام قه قه زنان با یاد تو ست

افغان کند

خواهم بدانی جان من در پرتو جان شماست

در زیر چتر نور توست

در سایه پر مهر تو ست

در لطف تو احسان تو ست

گر تو بخواهی هر زمان

جان میدهم در پای تو

خواهم بدانی ...

خواهم بدانی

 

من که هیچ

هردم توئی هر دم تو ئی

در فکر من ..در ذکر من ...در اشک من ... در های من ... در هوی من ...

در یاد من ... در حس من ... در قلب من... در روح من ...

هر دم تو ئی ..هر دم تو ئی

ای ناز من

ای گل من ای همه تو

سینه دمادم می زند هر دم فریاد تو را

خواهم بدانی پر شده عطر خوشت در هستی ام

خواهم بدانی بی تو من

نتوانم و من مرده ام

خواهم بدانی هر لحظه ام با یاد توست

با یاد تو ست

 

....................................................

عشقت چو بجان زد در این ورطه دمادم

می نازم و میسوزم از این عشق دمادم

در راه رسیدن بتو ای خرمن گلهای بهاری

می آیم و می گردم و می بویمت ای عشق دمادم

نازم بتو ای گل و ای راحتی جان

دانی که زیباست غم عشق دمادم

........................................................

 

سرگشتگی..................

زندگی یعنی " تو "

تو یعنی هستی

زنگی هم بامن امروزبه ستیز است عزیز

زندگی میزندم تشر که او کجاست؟

زندگی قلب من است

که در هر تپشش فریاد است

میزندم تشر که او کجاست؟

چه خبر داری از او ؟

کجاست؟

تو بگو که او کجاست ؟

 فراقش نتوانم

نتوانم

مردم از درد . مردم از درد

خدا را  مد دی

گریه امانم  ندهد

هق هق گریه های من

قلب زمانه را شکست

سنگ جفا را به ستوه

سنگدلی را به وفا

خزان را به بهار

کوه غصه ها را آب کرد

کجاست ؟؟

اگر تو ندانی

خدای تو داند غم تو چنانم گرفته به بر

که از غم تو چه آمد بر سر من

اگر تو نبودی برابر چشمم

خیال تو بوده برابر من

رفتنش باور نتوانم نتوانم

درد مرا بیش مکن .کجاست ؟؟

خون شد دلم از درد

کسی بردارد این بار سنگین عذاب

یکی گوید .

یکی فریاد بر ارد

آن آرام جان کو

آن مهربان یار کجاست

آن گل طناز کو؟

خوش نگه آهوی من کو

آن بهار هستی ام کو

مایه سر مستی ام کو

آن امید هستی ام کو

آن بهشتی روی من کو

اشک امان نمیدهد

درد به اوج خودرسید

کجاست

اشک امان نمیدهد

درد به اوج رسید

کجاست ؟؟

آری

زندگی یعنی تو

و

تو یعنی هستی

بیا و بریز قرار محبت به ساغر من

 

 

اشک نریز....

اشک نریز عزیز من از اون چشمهای نازنین

اشک نریز عزیز من که چشم من طاقت دیدن نداره

اشک نریز عزیز من که قلب من  میشکنه و نابود میشه

اشک نریز عزیز من نمیدونی من میمیرم؟ من میمیرم

آخه چرا اشک میریزی

آخه می خوای که چی بگی؟

من میدونم دلتنگیتو

من میشناسم دلتنگیهاتو

من میمونم کنار تو ...

همراه تو ...

چرا آخه اشک میریزی؟

تو میدونی؟؟؟

نمیدونی !!!!

من میدونم ....

خوب میدونم 

صدف که وقتی باز بشه 

مرواریدش پیدا میشه

وقتی اونها میغلطن و ناز میکنن

از اون چشمهای ناز تو میان بیرون

من میمیرم ....

من میمیرم

حالا اگر میخوای من بمیرم

نابود بشم 

از دست برم

تو اشک بریز..

اشک نریز عزیز من

 

ارث

 

م. ای گل ناز م تو که از هر چه گله ناز تری

ای همه نیازم...

..

ارث تو از گل سرخ ...سرخی گونه های تو ست

ارث تو از گل یاس ...

کبودی چشمهای مست و ناز توست

ارث تو از گل ناز ..

ناز تو . غمزه دلفریب تو ست..

ارث تو از گل میخک..

حجب تو وحیای توست..

ارث تو از گل سنبل ..

عطر تو و وفای تو ست ..

ای همه گلهای بهارم

باغ گل

خرمن گل

ای بری از باد خزان

تو ندانی که من بی تو

چه واله

چه نگران نگرانم...

عطر و بویت گل رویت

همه یکجا  پیوست بهم

داده انداز پی تاراج دلم دست بهم

من که دلتنگ توام  تو که دلتنگ منی

به چه کس باید گفت غم دلتنگی را ؟

به چه کس باید گفت ؟  که من هر شب و روز میکشم بر دوش خود بار دلتنگیها

 

بیش از عشق بر تو عاشقم

 

 
 

I Love You More Than Love
بیش از عشق بر تو عاشقم

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

I were a flower opening up my petals life
چو گلی هستم که گلبرگهای زندگی را شکوفا می کند.

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

I were the waves of the ocean
چون امواج اقیانوس هستم

crashing strongly against the shore
که توفنده وسرکش بر ساحل می کوبد.

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

I were the rainbow after the strom
چو رنگین کمانی بعد از توفانم

proudly showing my colors
که پر غرور رنگها یش را نشان می دهد.

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

Everything that is beauiful surrounds us
گویی هر آنچه که زیباست ما را در بر گرفته است.

This is just a very small part of how wonderful I feel when I am with you
این تنها ذره ای ناچیز از احساس والای با تو بودن است.

Maybe the word love was invented to explain
شاید واژه عشق را ساخته اند

the deep all-encompassing feelings That I have for you
تا احسا س چنان عمیق و هزار سوی من به تو را بیان کند.

but somehow it is not strong enough
اما باز هم این واژه کافی نیست.

But since it is the best word that there is
با این همه چون هنوز بهترین است

Let me tell you a thousand times that
بگذار بگویمت هزاران بار که

I love you more than Love
بیش از عشق بر توعاشقم.


I Love You More Than Love
بیش از عشق بر تو عاشقم

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

I were a flower opening up my petals life
چو گلی هستم که گلبرگهای زندگی را شکوفا می کند.

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

I were the waves of the ocean
چون امواج اقیانوس هستم

crashing strongly against the shore
که توفنده وسرکش بر ساحل می کوبد.

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

I were the rainbow after the strom
رنگین کمانی بعد از توفانم

proudly showing my colors
که پر غرور رنگها یش را نشان می دهد.

when I am with you it is as if
آن گاه که با توام

Everything that is beauiful surrounds us
گویی هر آنچه که زیباست ما را در بر گرفته است.

This is just a very small part of how wonderful I feel when I am with you
این ها تنها ذره ای ناچیز از احساس والای با تو بودن است.

Maybe the word love was invented to explain
شاید واژه عشق را ساخته اند

the deep all-encompassing feelings That I have for you
تا احسا س چنان عمیق و هزار سوی من به تو را بیان کند.

but somehow it is not strong enough
اما باز هم این واژه کافی نیست.

But since it is the best word that there is
با این همه چون هنوز بهترین است

Let me tell you a thousand times that
بگذار بگویمت هزاران بار که

I love you more than Love
بیش از عشق بر توعاشقم.

 

 

 

 

بتو گفتم

بتو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز

میمیرم از پا می افتم

بتو گفتم خودمو میکشم و پر میزنم تو آسمونا

بگو گفتم یا نگفتم

بتو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات

چشمات هم تنهام گذاشتن

حالا من موندم و اشک و بغض و آه

بگو گفتم یا نگفتم

مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره

دیگه جون نداره دستام

آخر قصه رسیده

عطر تو مثل نفس بود

برای من

برای نفس بریده

 

 

 

خوشتر...

 

 

خوشتر از دوران عشق ایام نیست

بامدادعاشقان را شام نیست

عشق را آغاز هست انجام نیست

 

من عاشق چشمت شدم

 


وقتی گریبان عدم
با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را
پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را
در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را
با اشکهایم می چشید
من عاشق چشمت شدم
نه عقل بود ونه دلی
چیزی نمی دانم از این
دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا
از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو
نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این
دیوانگی و عاقلی

 

 

چه غریب

توچیستی که من اینگونه بی تو بی تابم

شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

نمی برد خوابم

چه غریب ماندی ای دل .ای دل . ای دل .

 

 

برسان تو صبا به نگارم.....

حیرت خواهی کرد، که اگر خود را دوست بداری، دیگران نیز دوستت خواهند داشت. هیچکس کسی را که خود را دوست نمی دارد، را دوست ندارد

اگر نمیتوانی به خود عشق بورزی، چه کس دیگری به این کار اهمیت خواهد داد؟

If you love yourself, you will be surprised: other will love you . Nobody loves a person who

does not love himself.

If you cannot even love yourself, who else is going ti rake the trouble?