ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
حاشیه رودخانه زیبای زاینده رود سر چشمه گرفته از کوههای بختیاری
عکس ها از مدیر وبسایت
یاد آن لحظه بخیر
که آفتاب در خشان و ابربا نگاهی به ما
حسادت کردند
سبزه و باغ و گیاهان همه سردر گوش باهم
نجوا کردند
تا خبر سوی من آمد از تو . پلک دل باز پرید
قلبم از شوق در سینه بکوفت
گفتم با دل . آفرین قلب صبور
خیز جامه دلتنگی بدر آر
برکن بر خود جامه ای از جنس بلور
جامه ای از جنس نور سفید وقت دیدار رسید
و به چشمم گفتم ای منتظر مانده به ره
باورت میشود او را بینی
اشک از شوق به چشمم میگفت دور تر ها را ببین
چشم به اشک همی گفت که با تو کاری نیست کمی آرام بگیر
تار مکن دیدم را
وبه پلکم که تو ای ناز تو خریدارش ما حلقه را پاک نما
وبه دستم گفتم شادی از سر گیرید دست برهم بزنید
وبه قلبم گفتم کمتر ای خون شده از هجر پایکوبی منما
آبرویم مبر این جشن ز چه بر پا کردی
اینقدر در سینه همچون طبل مکوب
ونفس را گفتم جان مولا تو دگر بند نیا
و به لبهایم که بگو هر چه زدلتنگی و هجر هست بگو
تو کلامی در راه جا مگذار
و به پاهایم که لرزش بیجا نکنید
رعشه ای از سر شوق در حضورش بر پا نکنید
بغض در راه گلو وقتی این همه شوق دلدار بدید
خنده های اشک وچشم و دل و دست و لب و پا
را دید کمی آرام گرفت و بار و بندیل ببست
گفت باید بروم دگر اینجا برایم جا نیست
تو نمیدانی .که چه شوری دارد
این تن خسته و نالان
تو نمیدانی . که چه جشنی بر پاست
در اعضای تنم
تو نمیدانی . که چه حالی دارم من و این دل
من و این سینه
من و دلتنگی و بغض
من و رعشه های جان
من و یاد و خاطره
من و عشق و اشک و آه
برای دیدار
برای دیدار حتی در خواب
تو نمیدانی .
اما کاش میدانستی
سلام ... واقعا لذت بردم ....خیلی با احساس و عاشقانه بود.
goooooooooooooooooooooooooooooooooood
به من هم سر بزنید عالیه وتبادل لینک وبسیار بسیار بسیار بسیار جالب هستش وکلی با شعرهاتون سرحال غشق اومدم لذت بردم .منتظرم
سلام ... تا انجایی که من حافظه ام یاری میکنه شما از کادر پرستاری هستید .. شاید هم اشتباه میکنم ببخشید .ولی واقعا خوش بحالتون اینهمه وق لطیف و سرشار از عشق و احساسات پاک. بهمن هم سر بزنید و ارتباط..موفق باشید
این همه احساس...
و تصور ندانستن...
باورهایم...
باورهایم...