زیبا ترین وبسایت عشقی . با کاروان شعر و تصاویر..

شعرهای ناب و تصاویر زیبای هوشمند

زیبا ترین وبسایت عشقی . با کاروان شعر و تصاویر..

شعرهای ناب و تصاویر زیبای هوشمند

آروم بگیرم سروده

 

   
مست و پریشون و خراب   
در کنار پنجره تنهایی 
چشم براه تو  
شاید که روزی عاقبت  
در آغوشت آروم بگیرم . 
لیلای من  
دریای من  
آسوده در رویای من  
 
 
  

به تو می اندیشم

 

 

به تو می اندیشم

همه می پرسند ، چیست در زمزمه مبهم آب؟ چیست در همهمه

دلکش برگ؟چیست در بازی آن ابر سفید ؛روی این آبی آرام بلند

، که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال ؟

نه به ابر ، نه به آب، نه به این آبی آرام بلند ، نه به این آتش

سوزنده که لغزیده به جام،نه به این خلوت خاموش کبوترها،من

به این جمله نمی اندیشم ، " به تو می اندیشم

"

ای سراپا همه خوبی ، تک وتنها به تو می اندیشم ، همه وقت ،

همه جا،من به هر حال که باشم به تو می اندیشم ؛ تو بدان اینرا ،

تنها تو بدان ، تو بیا اینجا تنها تو بیا، تو بمان با من تنها تو بمان ،

جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب؛من فدای تو،به جای همه

گلها تو بخند ،اینک این من ؛که به پای تودر افتادم باز

،ریسمانی کن از آن موی دراز ، تو بگیر ، تو ببند ، تو بخواه،

پاسخ چلچله ها را تو بگو،قصه ابر هوا را تو بخوان،تو بمان با

من تنها تو بمان

.

در دل ساغر هستی تو بجوش ، من همین یک نفس از جرعه

جامم باقیست آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش 

 

 Image hosting by TinyPic

 

رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل 

گذری کن ...سروده تقدیم به......

 

 

 گذری کن که دل من به تمنای نگاهت.
شب هجری به سحرکردوندیدآن رخ ماهت. 


نه سحردیدونه رویت نه سرنافه مویت.
دل دیوانه کویت نشنیدازره وسویت. 


شب هجران توای دل نه به سرآمد وکم شد.
چوگذشت ازسرت عمری همه ات ناله وغم شد. 


نه مه آمد نه سبیده نه صباعطرتوچیده.
شب هجران توماندوروزماندن نرسیده 

 

 


 

آئینه

 

 

چه کسی میپرسد در این بیغوله

در این دریای طوفانی

در دشت خزان زده

خنده چیست

قهقهه از ته دل از کیست

بی شک از تو نیست

از تو که میهمان تو بودم

از تو که با منی

عجب صدای دهشت ناکی است این صدا

مثل هوهوی باد

مثل فریاد موج بلند طوفان برای زورق

مثل فریاد برای هیچکس

برای هیچ چیز

چقدر تنهای تنهائیم

اما با همه

کاش در داخل آئینه بودیم

خونه عشق

فکر من بوده از آغاز با تو خونه ای بسازم 

      قد قلب مهربونت 

خونه عشق رو بسازم   

  دیوارهاش عکس تو باشه 

  عکسی از عشق تو باشه

عکسی از عشق من و تو همه جای خونه باشه 

تو عزیزی تو شکوهی

 تو طلوعی

 تو نجاتی

 تو تموم لحظه هایی

 

تو گل فرشته هایی

 دست تو یک سر نوشته

 کلید در بهشته

  تو دلم برای دستات

 یک دوستت دارم نوشته 

  دوستت دارم          دوستت دارم         دوستت دارم          دوستت دارم          دوستت دارم       نوشته

اشتیاق تو

ز اشتیاق تو جانم بلب رسید بیا

نظر به حال دلم کن ببین که چون کردی  

...........................................................

ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست

وانکه در جام شفق بینی بجز خوناب نیست

 

گر تورابا ما تعلق نیست ما را شوق هست

ور تورا بی ما صبوری هست مارا تاب نیست

 

در مکنون

سلام مدتی بخاطر مسئولیتی سنگین در اول راه غیبت داشتم

انشاالله جبران خواهم کرد البته اگروقت اجازه دهد

نومید مشوامید میدار ای دل

در غیب عجایب است بسیار ای دل

گر جمله جهان قصد به جان تو کنند

تو دامن دوست را نه بگذار ای دل

.............

بی عشق نشاط و عشرت افزون نشود

بی عشق وجود  خوب و موزون نشود

صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد

بی جنبش عشق در مکنون نشود.

....    ....   ...   ...   ...   ...   ...   ...   ...   ...   ...   ...  

تقدیم به همه باز دید کنندگاه گلم

 

سروده ها .................

سلامی برآن یار دیرینه ام

سلامی بر آن بزم کاشانه ام

سلامی برآن نو گل روزگار

سلامی برآن گلشن و گلعزار

کجایی تو ای عشق

 کجایی کجا؟

کجایی تو ای یار

کجایی کجا ؟

صفایی ندارد همه زندگی

غمین است و نالان همه بندگی

جوابی نخواهم زتو ای عزیز

کلامی نخواهم زتو ای رفیق

به من حس من نغمه گوید ز تو

به من مینوازد یکی راز تو

 به من می سراید یکی شعر تو

به من گوید از تو همه راز تو

به من فاش گوید همه حال تو

همه

حال تو .

 احوال تو

ای وای من ای وای من

تا کی شود احوال من

سر گشته و حیران تو

ای وای من ای وای من

تا کی بشوید چشم من

 غمهای در فراق تو

ای وای من ای وای من

تا کی زند در سینه ام

چون طبل بر سودای تو

این قلب بی آرامشم

ای وای من ای وای من

می خوانی و میدانی و

احوال این شوریده را

تنها شدم من بی دلیل

گویا کسی تابش نبود

در سینه اش مهری نبود

شوری نبود شعری نبود

آتش زدی با هر نگاه                                                   

سوزاندی و مرحم نبود

رفتی دگر ..

خوش باشی و میخوانم وگویم تو را

سفرت سلامت

تو برو

برو

                        یاور همیشه مومن

غم من نخور که دوری

غم من نخور ....................

شده عادت.

 

تنها ماندم

تو ای پری کجائی

شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی ؟ که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجائی ؟ که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی
دل من سرگشته ی تو
نفسم آغشته ی تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجائی ؟
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی ؟
مه و ستاره درد من میدانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی ؟ که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی

 

فریاد

ای تنها ای بی تو تنها من
ای با من ای همچو جان با تن
ای نسیم ای بوی پیراهن
ای ز تو چشم دلم روشن
ای دل ای مرغ سحر
شور آواز تو کو ؟
ای شکسته بال و پر
شوق پرواز تو کو ؟
در دل شبهای تار
سوز تو ساز تو کو ؟
موج سرکشم که دل داده ام به دست باد
دل به دریا میزنم تا شوم از خود آزاد
گر چه سردو خامشم
شعله شعله آتشم
گر زبانه بر کشم
هر چه بادا باد
فریاد !فریاد !فریاد !

روزی تو خواهی آمد

روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران
تا از دلـــــــم بشویی غمهای روزگـــــاران
تو روح سبز گلـــزار گل شاداب بی خـــار
مرا از پا فکنـــــــده شکســـــتنهای بســیار
تو یاس نو دمیــــــــــــده من گلبرگ تکیـده
روزی آیی کنــــارم که عشق از دل رمیده
تـــرا نادیدن مـــا غــم نباشد کـه در خیلت به از ما کــم نباشـــــد
من از دست تو در عالم نهم روی ،ولیکن چون تو در عالم نباشد
روزی تو خواهی آمد از سوی مهـــــــربانی
اما زمن نبینــــــی دیگر به جا نشـــــــــانی

 

با همدیگر بسرائیم...

سلام

خوش آمدی

فقط یک بیت یا یک مصرع یا یک کلمه بنویس تا این شعر کامل شود

دراین دنیای وانفسای وانفسای وانفسا

که بیداران چراغ از کور می دزدند

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟